يا ايها النبی قل لازواجک
خداوند فرمود: پيغمبرم! به همسرانت بگو اگر زندگى دنيا را مىخواهيد، بياييد تا چيزى از دنيا به شما بدهم و رهايتان كنم. اگر خدا و رسول میخواهید با سختی زندگی صبر کنید و بمانید که خداوند برایتان اجر عظیم دارد.
در تفسير قمى (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ) در سبب نزول اين آيه آمده است که پس از جنگ خیبر گنجینههایی نصیب مسلمانان شد که زنان پیغمبر گفتند آن ها را به ما بده اما پیغمبر فرمود بین مسلمانان تقسیم کردم. همسران از وى در خشم شدند، و گفتند تو چنان گمان كردهاى كه اگر ما را طلاق دهى ديگر در همه فاميل ما يك همسر كفو پيدا نمىشود كه ما را بگيرد؟
از من و بندگی من اگرش عاری هست
بفروشد که به گوشه خریداری هست
خداوند غیرت کرد و دستور داد پیغمبر از آنان فاصله بگیرید. بعد از بیست و نه روز آیۀ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ نازل شد. و زنان پیغمبر یک یکی جلو آمدند و با حضرت آشتی کردند. [اینجا]
حفصه دختر عمر و همسر پیغمبر است. شیخ طبرسی در مجمع البیان نقل میکند:
رسول خدا با حفصه مشاجره کردند. کسی را دنبال عمر فرستادند تا بین آنها داوری کند. عمر آمد و به دخترش گفت چه شده است؟ حفصه به پیغمبر گفت تو بگو اما جز حق چیزی نگو! عمر دستش را بالا برد و زد توی گوش دخترش! آن هم نه یکی؛ دوتا! پیغمبر فرمود: عمر نزن! عمر به دخترش گفت: دشمن خدا! پیغمبر که غیر حق نمیگوید! اگر در محضر رسول خدا نبودیم چنان میزدمت که بمیری!
درود بر عمر!
رسول خدا از جای برخاست و به اتاق بالا رفت. یک ماه تنها در همان اتاق ماند و تنها غذا خورد تا اینکه آیاتی از سورۀ احزاب نازل شد.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلاً (احزاب ۲۸)
[اینجا] [اینجا]