نکات

هدیه علامه طباطبایی به ملاصدرا

مرحوم علّامه براى فهميدن اسفار، سوره «يس» می‌خواند و به مرحوم ملاصدرا هديه مى‏‌كرد.
سید على تهرانی، ز مهر افروخته، صفحه ۴۰، برداشت آزاد [اینجا]
نورشاپ، مجموعه آثار علامه طباطبایی
ادیب ثانی در محضر حجت هاشمی
+نوشته شده در شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۷ ب.ظ توسط اشرفی  

هدیه پیامبر به دوستان خدیجه

گاهی سال‌ها از فوت خدیجه گذشته بود، یک هدیه می‌فرستاد، می‌گفت: این را بدهید در خانه‌ی فلانی، ایشان دوست خدیجه بوده، زمانی که خدیجه زنده بود، این دوستش بود. به دوستان، رفیق‌های حضرت خدیجه، زن‌هایی که با خدیجه آشنا بودند و آمد و شدی داشتند، پیغمبر یاد آن دوستان هم می‌کرد. [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی  

خرده بر حرف درشت من آزرده مگیر

+نوشته شده در جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی  

سرکه هفت ساله

پرسیدند: سركۀ هفت ساله داری؟ گفت: دارم و نمی‌دهم! پرسیدند: چرا؟ گفت: اگر می‌خواستم بدهم که هفت ساله نمی‌شد؛ همان سال اول تمام شده بود!


+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۹:۲۷ ب.ظ توسط اشرفی  

انسان زاهد

گفتند: شما زاهدید که از دنیا گذشتید!
گفت: شما زاهدترید که از عقبی گذشتید!!
مطایبۀ مرحوم آخوند با حاج آقا رضا
+نوشته شده در جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۶:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی  

حق تألیف

گفتند: قرآنی که تفسیر کردید، دیگران تألیف کرده‌اند. بنابراین شما هم از آنها تقاضای حق تألیف کنید.
فرمود: حق من تفسیر بود که کردم؛ حق تألیف برای دیگران است.
سفارش زکریای رازی به دانشجویان پزشکی
علم پزشکی رزق است
شادی برای مردم و ماتم برای ما
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
+نوشته شده در یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۹:۴ ب.ظ توسط اشرفی  

لغزش جوانمردان

قال علی(ع): أَقِیلُوا ذَوِی الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ، فَمَا یَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلاَّ وَ یَدُاللَّهِ بِیَدِهِ یَرْفَعُهُ!
از لغزش جوانمردان درگذرید، چون دست جوانمرد در دست خداست و خدا او را بلند می‌کند! [اینجا]
شوخ مرد پیش روی او نیاوری
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
من از دو کار نفرت دارم
احساس شخصیت با سوء پیشینه
لغزش ابن هشام
+نوشته شده در جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۹:۲۷ ق.ظ توسط اشرفی  

ابوذر صورت بر زمین گذاشت

وقتی ابوذر به غلام سیاه گفت: یابن السّودا پیامبر عزیز اسلام فرمودند: طفّ الصّاع، طفّ الصّاع؛ با هم برابرید، با هم برابرید؛ فوضع ابوذر خدّه علی الارض، و به غلام گفت پایت را بر صورتم بگذار تا جبران شود.
المحجة البيضاء، جلد ۶، صفحه ۲۴۳، برداشت آزاد [اینجا]
ترجمه المحجة البيضاء، فیض کاشانی، جلد ۶، صفحه ۲۴۴، برداشت آزاد [اینجا]
من: ظاهراً این نقل تاریخی فقط در منابع اهل سنت آمده است.
بنازم به بزم محبت که آنجا
صحابی گوش غلامک بمالید
توبه نصوح
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی