اگر خدا به ما نظر مرحمت نداشت، این حرفها را بر زبان ما جاری نمیکرد. این درد خداجویی را ایجاد نمیکرد. نباید اعتراض کنیم که خدایا چرا جوابی نمیدهی؟ همین درد و غم و غصه جواب است. بعضیها درد ندارند. کور بهدنیا میآیند و کور از دنیا میروند. پس خدایا برای آنچه دادی شکر میکنیم، برای آنچه ندادی طلب میکنیم.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه پنجم، دقیقه ۵۷، صفحه ۱۹، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۴:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی
بعضی از سَلّاک قدیم، ریگی در دهانشان میگذاشتند تا غفلتاً چیزی را بیان نکنند. اول فکر میکردند اگر خوب بود، ریگ را از دهان برمیداشتند، صحبت میکردند، دوباره در دهان میگذاشتند. کسی که عادت کرده دائماً صحبت کند، باید با مجاهدهای از مسئلۀ صَمت عبور کند.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه پنجم، دقیقه ۲۳، صفحه ۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۳:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی
اختلاط با اعضای خانواده جزء گفتار زیاد نیست، مگر اینکه کنترل زبان از دست برود. اما با مردم اختلاط نکنید. چون اینها دارای نفس ملکوتی نیستند. اینها مال همین عالم طبیعتند و در تمام ذهنشان افکار دنیایی است. تا پیش انسان مینشینند، شروع میکنند صحبت کردن که آقا! امروز جنس گران است، آقا! چرا اینطور شد؟ آقا! چرا آنطور شد؟ چون ذهن خودشان مشُوب و آلوده و مضطرب است، آن اضطراب و تشویش را از راه زبان به فکر مستمع القاء میکنند.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه پنجم، دقیقه ۱۹، صفحه ۶، برداشت آزاد [
اینجا]
پیامبر را چگونه صدا بزنیم؟
+نوشته شده در دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی
مقدار سکوت سالک، در منازل و مراحل مختلف، متفاوت است. در اوّل راه نه تنها از محرماتی مثل غیبت و دروغ و تهمت، بلکه از حرفهای عادی بیفایدۀ هم باید سکوت کند. فرض کنید انسان میرود در فلان مجلس، یک ساعت صحبت میکند و خودش را سرگرم میکند، بعد بلند میشود و میگوید: من چه گفتم؟ این حرفها چه بود؟ چه نتیجهای داشت؟ نتیجۀ دنیوی داشت؟ نتیجۀ اخروی داشت؟ روح مرا بالا برد؟ به من صفا داد؟ برای صلاح من بود؟ نه! میگویند ما خستهایم مثلاً برویم در آنجا وقتگذرانی کنیم. این صحبتها قلب را سیاه میکند.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه پنجم، دقیقه ۱۴، صفحه ۴، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۷ ق.ظ توسط اشرفی
صَمت یکی از ارکان سلوک است.
سکوتی همراه با مراقبت و تفکر که سالک را گنگ مینماید.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه پنجم، دقیقه ۱، صفحه ۱، برداشت آزاد [
اینجا]
سکوت حضرت آدم (ع)
+نوشته شده در پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۲:۳۴ ق.ظ توسط اشرفی