نکات

محمدجواد انصاری همدانی

سید عبدالحسین دستغیب، سید محمدحسین حسینی طهرانی، شیخ عباس قوچانی و محمداسماعیل دولابی از شاگردان او بودند. جنازه‌اش را به قم منتقل کردند و در جوار امامزاده علی بن جعفر الصادق دفن نمودند. تخلصش فانی بود و اشعاری از او باقی است. سیر و سلوک را بدون استاد طی کرد. از شهرت گریزان بود. فرمود اگر تراشیدن ریش حرام نبود ریشم را می‌تراشیدم تا کسی مرا نشناسد. از وجوهات استفاده نمی‌کرد. درآمدش از طریق معاملات تأمین می‌شد. معتقد بود ذکر بدون توجه قساوت قلب می‌آورد.
+نوشته شده در یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۷:۹ ق.ظ توسط اشرفی  

ناگهان پرده از جلوی چشمم کنار رفت

تلاش کردم دستم به ولیّ كاملی برسد؛ اما پیدا نکردم. تنها و بیچاره و مضطر ماندم. سر به بیابان و كوه‌های اطراف قم گذاشتم، صبح‌ها می‌رفتم و عصرها برمی‌گشتم تا اینكه پس از چهل پنجاه روز تضرّع و توسّل وقتی اضطرار و بیچارگی‌ام به اوج رسید و خواب و خوراك را از من گرفت، ناگهان پرده‌ها از جلوی چشمم کنار رفت.
+نوشته شده در یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۶:۶ ق.ظ توسط اشرفی  

سیر و سلوک میرزا جواد همدانی

آقای میرزا جواد انصاری همدانی تمایلی به عرفان نداشت. عارفی به همدان آمد و عده‌ای از اهل علم دور او جمع شدند. میرزاجواد نزد آنان می‌رود و نزدیک دو ساعت برای آنها دلیل می‌آورد که تنها راه نجات، شرع است. اما در پایان سخنانش، آن عارف خطاب به او می‌گوید: به‌زودی خودت آتشی به سوختگان عالم خواهی زد.
این ماجرا او را منقلب می‌کند و به سیر و سلوک گرایش پیدا می‌کند. به دنبال راهنما می‌گردد، اما هربار دست خالی بازمی‌گردد. در بیابان‌های اطراف قم خلوت می‌گزیند و به پیامبر اسلام متوسل می‌شود تا اینکه به مقصود می‌رسد.
او مراحل سلوک و عرفان را بدون استاد طی می‌کند. حتی بعد از فوت ایشان بین شاگردان قاضی طباطبایی اختلاف می‌افتد که آیا سیر و سلوک به استاد نیاز دارد یا خیر؟ [اینجا]
فرمود: هرجا مکاشفات و یا رویدادهای ذهنی برایم پیش می‌آمد که نمی‌توانستم جوابشان را پیدا کنم به ساحت مقدس پیامبر اکرم متوسل می‌شدم و جواب می‌گرفتم. [اینجا]
الرفیق ثم الطریق
کان قندم نیستان شکرم
هر که او بی سر بجنبد دم بود
مرحوم انصاری همدانی استاد نداشت
هیچ کس از پیش خود چیزی نشد
+نوشته شده در دوشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۸:۲۱ ق.ظ توسط اشرفی  

نامه امام به میرزا جواد همدانی

و اين وصيتى است به نفْس سنگدل تاريك بيكاره خويش و وصيتى است به دوست موفقم صاحب خِردى با بينشى درخشان در علوم ظاهرى و باطنى و نظرى دقيق در معارف الهى، دانشمند خردمندِ نكته سنج روحانى «آقا ميرزا جواد همدانى» كه خداوندش به نهايت آمال برساند.
نامه امام به آقای میرزا جواد همدانی، سال ۱۳۱۴، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۷:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی