کاسه و شانه حضرت عیسی
ور نبوَد مشرَبه از زرِ ناب/ با دو کفِ دست، توان خورد آب
شانهٔ عاج، ار نبوَد بهر ریش/ شانه توان کرد به انگشت خویش [شیخ بهایی]
غزالی میگوید: حضرت عیسی جز کاسه و شانه چیزی نداشت. از خانه بیرون آمد دید کسی با انگشت ریش خود را شانه میکند، حضرت شانه را دور انداخت. دید کسی با دست خود آب میخورد کاسه را دور انداخت. [کیمیای سعادت]
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه یازدهم، دقیقه ۵۶:۲۰، برداشت آزاد
پهلوی عیسی نشینم بعد از این
شانهٔ عاج، ار نبوَد بهر ریش/ شانه توان کرد به انگشت خویش [شیخ بهایی]
غزالی میگوید: حضرت عیسی جز کاسه و شانه چیزی نداشت. از خانه بیرون آمد دید کسی با انگشت ریش خود را شانه میکند، حضرت شانه را دور انداخت. دید کسی با دست خود آب میخورد کاسه را دور انداخت. [کیمیای سعادت]
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه یازدهم، دقیقه ۵۶:۲۰، برداشت آزاد
پهلوی عیسی نشینم بعد از این
+نوشته شده در دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰ ب.ظ توسط اشرفی