وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
اصلا عارفان گاهی نام خدا را نمیآورند؛ نام دیگری را می آوردند؛ برای اینکه غیرت میورزند. نام خداوند سکّهای نیست که همه جا خرج بشود، نباید دستمالی بشود.
بر هوس خیال او همچو خیال گشتهام
و از سر رشک نام او نام رخ قمر برم
اشعاری از مجنون به عربی باقی مانده است یکی از آن ها این است:
و ایّاک و اسم العامریة إنّنی
أخاف علیها من فم المتکلّم
اسم لیلا را نبر! میترسم این لب و دندان تو به او لطمه بزند.
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه اول، دقیقه ۵۶، برداشت آزاد [اینجا]
غیرت الهی
من غلام قمرم
چرا مثنوی با نام خدا شروع نمیشود؟
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
بر هوس خیال او همچو خیال گشتهام
و از سر رشک نام او نام رخ قمر برم
اشعاری از مجنون به عربی باقی مانده است یکی از آن ها این است:
و ایّاک و اسم العامریة إنّنی
أخاف علیها من فم المتکلّم
اسم لیلا را نبر! میترسم این لب و دندان تو به او لطمه بزند.
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه اول، دقیقه ۵۶، برداشت آزاد [اینجا]
غیرت الهی
من غلام قمرم
چرا مثنوی با نام خدا شروع نمیشود؟
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۴:۲ ب.ظ توسط اشرفی