برد عارفان
به نظر من در این دنیا فقط عارفان بردند. بقیه هم نه اینکه کاملا باخنه باشند اما به اندازۀ عارفان نبردهاند. تا آنجا هم که ما دیدیم کسانی که در این فضا زندگی کردند خوشِ خوش بودند از بیرون هم که نگاه کنید همینطور است از درون هم که به اینها نظر کنید همین است. به همین دلیل هم بود که اینها آماده کشیدن سختیهای بزرگ بودند. خود مولوی میگوید:
زین سبب بر انبیا رنج و شکست /از همه خلق جهان افزون تر است
حالا چطور میشود که آدم آمادۀ کشیدن اینهمه رنج میشود؟ به دلیل این است که خوشیهای درونی چنان به انسان قوت و اعتماد و یقین میدهد که میتوان این ناخوشیها را به راحتی تحمل کرد.
جانشان چون آن خوشی ها دیده بود/ این خوشیها نزدشان بازی نمود [اینجا]
عرفان سید جمالالدین گلپایگانی
عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند
خود معرفت موقوف پیمانه است گویی
برد و باخت زندگی
زین سبب بر انبیا رنج و شکست /از همه خلق جهان افزون تر است
حالا چطور میشود که آدم آمادۀ کشیدن اینهمه رنج میشود؟ به دلیل این است که خوشیهای درونی چنان به انسان قوت و اعتماد و یقین میدهد که میتوان این ناخوشیها را به راحتی تحمل کرد.
جانشان چون آن خوشی ها دیده بود/ این خوشیها نزدشان بازی نمود [اینجا]
عرفان سید جمالالدین گلپایگانی
عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند
خود معرفت موقوف پیمانه است گویی
برد و باخت زندگی
+نوشته شده در سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی